محل تبلیغات شما

خواب عجیبی دیدم من و مامان و بابا توی فضای کثیف بسته میان کیش و دوبی اسیر شده بودیم زندایی داشت سعی می کرد پنجره ها را تمیز کنه ولی ما اسیر بودیم از لای دی میدیدم که هوا شفافه و برجهای دوبی خودشون را نشان می دادن هوا آبی و تمیز و از اون طرف کیش یک مخروبه بود که فقط اجازه داشتن موتورها بیان و بعد با لنچ برن به سمت دوبی . بعد از دری که به سمت دوبی بود یک ساحلی بود کم عمق یک بار رفتم اونجا ولی زود برگشتم و کلی قایق و کشی و اتوبوس دریای توش داشتن حرکت می کردن ولی به سمت کیش همه چی خاکی و خراب و ویران بود . نیم دانم هدف چی بود از دیدن این خواب یک دستشویی هم تو فضای اسیری ما بود کثیف برق نداشت مثل توالت های قدیمی خبیث اب نبود انگار تاریک و تلخ یک موتوری آمد کنار ما و ایستاد انگار برادر بود دریایی اونور شاد و سلامت . دریای ما خشک . خدایا به سرزمین من به کره خاکی ما . آرامش سلامت و  بردباری نیکخواهی و حقیقت را ارزانی بفرما . خدایا ما را از رحمت و لطف خود دور مکن ممنون

می دانم اشتباه است

عشق اتفاق قشنگیه

ژوزمان طراحی فشن

یک ,دوبی ,ولی ,کیش ,سمت ,خدایا ,به سمت ,سمت دوبی ,کثیف برق ,بود کثیف ,برق نداشت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

communication- the management pr-cultur لحظاتی خواندنی